سبد خرید شما خالی است
کتاب آنجا که هیولاها خوابیده اند
109995BK
ارسال فوری و رایگان بالای 600 هزار تومان
- ارسال رایگان به تهران برای خرید بالای 600 هزار تومان و سایر شهرها برای خرید بالای یک میلیون تومان
شرایط پرداخت
ویژگی های توی توی
لینک های مشابه
- تصاویر محصول
- معرفی محصول
- مشخصات محصول
- نظر خریداران
معرفی محصول
پنهان در آب، چیزی آهسته حرکت میکرد...
در شهر کوچک میوتاون، همه افسانهی هیولاهای دریاچه را شنیدهاند؛ افسانهای که خیلیها میگویند برای محافظت از بچهها سرهم شده است، برای آنکه از دریاچه دور باشند. اِفی هم با افسانهی هیولاها بزرگ شده، اما آهستهآهسته اتفاقهای عجیب و غریبی در خانهشان میافتد؛ خرگوشش از توی قفسی با درِ قفلشده غیب میشود، مادرش به شکلی اسرار آمیز ناپدید میشود و سرانجام نوبت به لیسکهای لزجی میرسد که از در و دیوار خانه بالا میروند.
اِفی و بهترین دوستش برای حل این معما به دنبال سرنخهایی میگردند. آیا میان ناپدید شدنها و افسانهی قدیمی ارتباطی وجود دارد؟ آیا افسانهها فقط قصههایی خیالیاند یا واقعاً در این آبهای تاریک و عمیق موجوداتی خوابیدهاند؟
گزیدهای از کتاب:
صدای آواز تامی از توی خانه بلند شد. نبودِ من را اصلاً احساس نکرده بود. یک آن حس کردم پاهایم توی زمین ریشه دواند و ثابت نگهم داشت. با خودم گفتم: "برو جلو."
به هر زحمتی بود، خودم را پای گور رساندم و نور زرد بیرمق چراغ را توی گودال انداختم. یک متر آنطرفتر دیدمش. جنبید. توی خاک لولید. کورسوی نور چراغ از آنی هم که بود، کمرمقتر شد...
در شهر کوچک میوتاون، همه افسانهی هیولاهای دریاچه را شنیدهاند؛ افسانهای که خیلیها میگویند برای محافظت از بچهها سرهم شده است، برای آنکه از دریاچه دور باشند. اِفی هم با افسانهی هیولاها بزرگ شده، اما آهستهآهسته اتفاقهای عجیب و غریبی در خانهشان میافتد؛ خرگوشش از توی قفسی با درِ قفلشده غیب میشود، مادرش به شکلی اسرار آمیز ناپدید میشود و سرانجام نوبت به لیسکهای لزجی میرسد که از در و دیوار خانه بالا میروند.
اِفی و بهترین دوستش برای حل این معما به دنبال سرنخهایی میگردند. آیا میان ناپدید شدنها و افسانهی قدیمی ارتباطی وجود دارد؟ آیا افسانهها فقط قصههایی خیالیاند یا واقعاً در این آبهای تاریک و عمیق موجوداتی خوابیدهاند؟
گزیدهای از کتاب:
صدای آواز تامی از توی خانه بلند شد. نبودِ من را اصلاً احساس نکرده بود. یک آن حس کردم پاهایم توی زمین ریشه دواند و ثابت نگهم داشت. با خودم گفتم: "برو جلو."
به هر زحمتی بود، خودم را پای گور رساندم و نور زرد بیرمق چراغ را توی گودال انداختم. یک متر آنطرفتر دیدمش. جنبید. توی خاک لولید. کورسوی نور چراغ از آنی هم که بود، کمرمقتر شد...
مشخصات محصول
سن:
ایرانی بخریم؟:
مشخصات کتاب
موضوع:
نویسنده:
مترجم:
ناشر:
قطع:
تعداد صفحات:
312
گروه سنی:
مشخصات کلی
کد کالا:
109995BK
بارکد کالا:
9786222041144
وزن:
0.25 کیلوگرم
ابعاد بسته بندی (طول، عرض، ارتفاع):
18x14x2 سانتی متر
نظر خریداران
اولین نفری باشید که نظر می دهید
ورود با رمز ثابت
ورود با رمز یکبار مصرف