داستان اسباب بازی، به گفتهی بسیاری از هواداران، چیزی بیشتر از یک انیمیشن سرگرم کنندهی صرف است. درسهایی که داستان اسباب بازی تا همیشه در ذهن ما ثبت میکند، شاید از مهمترین چیزهایی باشد که باید در زندگی به یاد داشته باشیم و چه چیزی بهتر از خاطرههای خوشِ کودکی برای یادآوری این درسها؟
مجموعه کلکسیونی کاراکترهای داستان اسباب بازی در فروشگاه مجازی و شعب توی توی قابل دسترس هستند.
همه دوست دارند پرواز کنند، دوست دارند به بالاترین و عالیترین چیزها برسند و روی زندگی خود کنترل کامل داشته باشند. اما باز لایتر به شیوهی شگفتانگیزی به ما نشان داد گاهی دیگر امکان پرواز کردن نیست و شما مجبور به فرود اضطراری میشوید، اما مهم نیست با چه موانعی مواجه شوید، همیشه راهی برای یک فرود خوب هست!
حقیقتا هیچ فیلمی به خوبی داستان اسباب بازی روی این مساله تاکید نمیکند. این کاراکترها درگیر ماجراهای بسیار خطرناکی میشوند. تصور کنید برای یک اسباب بازی چقدر میتواند وحشتناک باشد که برای نجات یکی از دوستانش وارد خانهای شود که در آن اسباب بازیها را شکنجه میکنند!
ولی آنها هربار، کنار وودی و یکدیگر باقی میمانند و تمام تلاش خود را برای کمک به دوستانشان به کار میبندند.
در صورتی که یکی از طرفداران داستان اسباب بازی باشید به خوبی میدانید یک اسباب بازی هر چقدر هم کوچک و شکننده باشد، بازهم قلب دارد. حتی اسباب بازیهایی که در قفسهها رها شده و خاک میخورند. یا حتی اسباب بازیهایی که بدجنس به نظر میرسند، مثل لاتسو!
نباید فراموش کنیم هر فردی که در زندگی ملاقات میکنیم، قلب و احساس دارد، حتی اگر خلاف این به نظر برسد.
در حالی که شاهد بزرگ شدن اندی در هر قسمت از داستان اسباب بازی هستیم، از اینکه او دیگر راجعبه اسباب بازیها خیالپردازی نمیکند، غمگین میشویم. تا آن که در انتهای داستان، وقتی اندی در حال بخشیدن اسباب بازیها و خاطرات خود به یک دختربچه است، ناگهان پی میبرد، همانگونه که گاهی ما حس میکنیم، مهم نیست چند ساله باشی، جایی در قلب خود همیشه یک کودکی.
نیازی نیست حتما یکی از طرفداران داستان اسباب بازی باشید تا این جمله را درک کنید ولی برای دوستداران این مجموعه این تکیه کلام باز لایتر مفهوم حقیقیتری دارد. باز لایتر تا همیشه به ما یاد داد که باید به دورترین نقطهی کهکشان برسی و حتی بعد از آن هم متوقف نشوی.
بررسی خریداران